در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مشاوره و روان درمانی خانواده
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: هیجانی,صمیمیت,هیجان,جنسی,زوجها,ناسازگار
- چکیده: زوجدرمانی متمرکز بر هیجان رویکردی کوتاهمدت و ساختاریافته برای درمان و بهبود روابط آشفته است که بر چرخههای منفی تعاملی پایدار، در اثر آسیبپذیری هیجانی عمیق توجه دارد و بر کاهش آشفتگی زوجی از راه مداخله در سطح هیجانی بهویژه پاسخهای هیجانی دلبستگی محور کوشش مینماید. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی زوجدرمانی متمرکز بر هیجان بر صمیمیت هیجانی و جنسی زوجهای ناسازگار انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده 100 زوج از زوجهای مراجعهکننده به مراکز مشاورۀ شهر اهواز (مهرآوران، ندای زندگی و مرکز تحقیقات علوم رفتاری دانشگاه شهید چمران اهواز) در فصل پاییز 1396 بود. نمونه پژوهش دربرگیرنده 3 زوج (۶ نفر) از زوجهای مراجعهکننده به این مراکز بودند که با توجه به نتایج پرسشنامۀ سازشیافتگی زوجی (اسپانیر، 1976) با خط برش 101 و با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش از طرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهمزمان استفاده شد. برای سنجش صمیمیت هیجانی و جنسی زوجها از خرده مقیاسهای صمیمیت هیجانی و صمیمیت جنسی، مقیاس ارزیابی شخصی صمیمیت شافر و السون (1981) استفاده شد. پروتکل زوجدرمانی متمرکز بر هیجان در سه مرحله خط پایه، مداخلهی10جلسهای بهصورت هفتگی (نشستهای 90 دقیقهای) و پیگیری ۲ ماهه اجرا گردید. دادهها به روشهای ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تجزیهوتحلیل گردید. یافتهها نشان داد که زوجها در مرحله درمان در صمیمیت هیجانی (82/33%) و صمیمیت جنسی (88/34%) بهبود را تجربه کردند؛ بنابراین یافتههای پژوهش روشنگر این است که زوجدرمانی متمرکز بر هیجان با تغییر چرخههای تعاملی منفی بر افزایش صمیمیت هیجانی و جنسی زوجهای موردبررسی تأثیر دارد.
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 03-04-1397
- نویسندگان: سیده زهرا علوی,عباس امان الهی,یوسفعلی عطاری,امین کرایی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مشاوره و روان درمانی خانواده
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: زنان متأهل,ازدواج پایدار,ازدواج رضایتمند
- چکیده: ازدواج و روابط زناشویی سالم، برای جامعه، افراد و خانوادهها فوایدی دارد. پژوهش با هدف شناسایی عوامل ماندگاری ازدواجهای پایدار رضایتمند و آماده کردن و ساخت سنجه ای بر پایه عوامل ماندگاری ازدواجهای رضایتمند از دیدگاه زنان متأهل به انجام رسیده است. طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. جامعه پژوهش دربرگیرنده همه مادران دانشآموزان مقطع متوسطه شهر اهواز بود که دستکم 25 سال از زندگی مشترک آنها گذشته و در یک ازدواج پایدار رضایتمند با شوهران خود به سر میبردند. از این میان با بهکارگیری روش تصادفی ساده چهار نمونه برگزیده شد: نمونه نخست برای یافتن عوامل نخست و فراهم کردن سنجه (25 نفر)؛ نمونه دوم برای افزایش پایایی و روایی و به کار بستن مقدماتی (50 نفر)؛ نمونه اصلی بهمنظور انجام تحلیل عامل اکتشافی (239 نفر) و سرانجام برای تحلیل عامل تأییدی (160 نفر) گزینش شدند. دادههای با بهرهگیری از مصاحبه نیمه ساختاریافته، سنجه ارزیابی رابطه (RAS) و سنجه پژوهشگر ساخته ازدواج خوشبخت گردآوری و با بهکارگیری تحلیل عامل اکتشافی و تحلیل عامل تأییدی تحلیل شد. برآمدها نشان داد که 64 ماده در 9 عامل دربرگیرنده شیوه ارتباط و حل تعارض مناسب؛ حمایت، توجه، احترام و قدردانی به یکدیگر؛ ویژگیهای شخصیتی و مسئولیتپذیری؛ صمیمیت و کیفیت رابطه جنسی؛ کیفیت زندگی مشترک و گذراندن وقت و تفریحات؛ همخوانی زوجین و انعطافپذیر بودن؛ تعهد و وفاداری؛ داشتن ارزشها، فرهنگ و تجارب معنوی مشترک؛ و مسائل مالی و شغلی در ازدواجهای پایدار رضایتمند زنان مؤثر بودهاند که رویهمرفته 60 درصد از واریانس موفقیت در ازدواج را تبیین کردند. درک و شناسایی عوامل مؤثر بر ازدواجهای پایدار و رضایتمند در زوجهای موفق، میتواند بهعنوان الگو و مسیری برای زوجها بهویژه زوجهای جوان قلمدادشده و سرانجام بهسلامت جامعه کمک کند.
- چکیده انگلیسی: Marriage and healthy marital relationships have benefits for society, individuals and families. This study aimed to identification of the factors ocontributing to satisfying and stable marriages and preparing and developing a scale based on the factors of endurance of the satisfying marriages from rhe viewpoint of the married women. The design of the current study was the correlational method. The population of the study consisted of all mothers of high school students in Ahwaz who their marital life lasted at least 25 years and they were in a satisfying and stable marriage with thir husbands and among them four samples were selected using simple random method: The first sample (25 women) were used to find the primary factors and develop the scale; The second sample (50 subjects) were used to increase the reliability and validity and primary applying; the original sample to carry out confirmatory factor analysis (160 subjects) and Finally, in order to perform an exploratory factor analysis (239 subjects) has been selected. The data were gatheted applying semi-structured interviews, Relationship Assessment Scale (RAS) and researcher made scale Happy Marriage scale and the data were analyzed using Exploratory Factor Analysis and Confirmatory Factor Analysis. The findings of the study indicated that 64 items in 9 factors were influential in women's that these factors explained the overall 60 percent of successful marriages variances including: the appropriate communication styles and conflict resolution; protection, attention, respect and appreciating one another; personality characteristics and responsibility; intimacy and the quality of sex; quality of marital life and spending time and entertainment together; couple congruence and flexibility; commitment and loyalty; shared values, cultural and spiritual experiences; and financial and business issues. Understanding and identification of the factors influencing the satisfying and stable marriages in successful couples can be considered as a model and a direction for couples, especially young couples and will eventually assist to the society health.
- انتشار مقاله: 23-04-1396
- نویسندگان: امین کرایی,رضا خجسته مهر,منصور سودانی,خالد اصلانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مجله علمی "مدیریت فرهنگ سازمانی"
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: رضایت از زندگی,فرسودگی شغلی,حمایت سرپرست,بازیگری احساسی
- چکیده: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیلگری حمایت سرپرست در رابطة بین بازیگری احساسی با فرسودگی شغلی و رضایت از زندگی در پرستاران است. این مطالعه توصیفی- همبستگی است. جامعة آماری همة پرستاران (حدود 1100 نفر) شاغل در بیمارستانهای دولتی شهر شیراز است؛ 285 نفر (بر اساس جدول کرجسی و مورگان) به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند و 225 نفر کاملاً به پرسشنامهها پاسخ دادند. دادههای پژوهش از پرسشنامههای بازیگری احساسی، حمایت سرپرست، فرسودگی شغلی، و رضایت از زندگی بهدست آمد و پایایی این ابزارها با استفاده از روش آلفای کرونباخ در دامنهای بین 79/0 تا 83/0 بهدست آمد. روایی صوری و محتوایی ابزارهای پژوهش نیز به تأیید متخصصان این حوزه رسید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسلهمراتبی استفاده شد. یافتهها نشان داد که بازیگری احساسی با فرسودگی شغلی رابطة مثبت و با رضایت از زندگی رابطة منفی دارد. همچنین، نقش تعدیلکنندة حمایت سرپرست تأیید شد. استراتژیهای بازیگری احساسیْ استرس روانی پرستاران را افزایش میدهد؛ این تجربه در بلندمدت میتواند فرسودگی شغلی پرستاران را افزایش دهد و به کاهش رضایت از زندگی منجر شود. در این میان، حمایت و توجه سرپرستان میتواند موجب تعدیل اثرهای منفی بازیگری احساسی شود.
- چکیده انگلیسی: The purpose of this study was to investigate the role of supervisor support moderator in the relationship between emotional labor with job burnout and life satisfaction in nurses. This descriptive study is a correlational type. The statistical population was all nurses (about 1100 people) employed in government hospitals of Shiraz in 1395. 285 people -according to the table of Krejcie and Morgan, 1970- were selected by random cluster sampling, and 225 People answered the questionnaire completely. To collect the data, emotional labor, supervisor support, job burnout, and life satisfaction questionnaires were used. The reliability of these tools was obtained using Cronbach's alpha method in the range of 0.79-0.83. The face and content validity of the research tools were confirmed by experts in this field. In order to analyze the data, the Pearson Correlation Coefficient and hierarchical regression analysis were used. The results showed that emotional labor with job burnout has a positive relationship, and has a negative relationship with life satisfaction. Also, the moderating role of supervisor support was confirmed. Emotional labor strategies enhance the psychological stress of nurses, which, in a long period, can exacerbate the burnout of nurses and lead to a reduction in nursing life satisfaction. Meanwhile, supervisors' support and attention can modify the negative effects of emotional labor.
- انتشار مقاله: 22-03-1396
- نویسندگان: فریده انصافداران,عبدالزهرا نعامی,امین کرایی,نصیر داستان
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: انزوای اجتماعی,حساسیت زدایی از طریق حرکات چشم و بازسازی شناختی,حس صلاحیت والدگری
- چکیده: مقدمه: ناشنوایی درکودکان، ازجمله ناتوانیهایی است که تأثیر بسیاری برروی مادران دارد؛ زیرا مادران نقش مراقبتگری بیشتری در برابر نیازهای جسمی، عاطفی و اجتماعی کودکان دارند.این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روش درمانی حساسیتزدایی از طریق حرکات چشم و بازسازی شناختی (EMDR) بر بهبود حس صلاحیت والدگری و کاهش انزوای اجتماعی مادران کودکان ناشنوا انجام شد. روش کار: این پژوهش جزو مطالعات نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. در این پژوهش 30 مادر به شیوۀ نمونۀ در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. پروتکل درمانی طی 10 جلسه 60 دقیقهای در گروه آزمایش اجرا شد. شرکتکنندگان هر دو گروه، در ابتدا و انتهای پژوهش، از نظرمتغیرهای حس صلاحیت والدگری و انزوای اجتماعی مورد ارزیابی قرارگرفتند. برای ارزیابی حس صلاحیت والدگری و انزوای اجتماعی از پرسشنامه تنیدگی والدینی آبیدین (1990) استفاده شد. یافتهها:نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان حساسیتزدایی با حرکات چشم و بازسازی شناختی منجربه بهبود حس صلاحیت والدگری وکاهش انزوای اجتماعی مادران کودکان ناشنوا هم در مرحله پس آزمون و هم در مرحله پیگیری شده است (001/0>P). نتیجهگیری: با توجه به یافته های پژوهش میتوان گفت که حساسیت زدایی از طریق حرکات چشم و بازسازی شناختی درمانی غیر دارویی، نسبتاً کوتاه و مؤثر در جهت بهبود حس صلاحیت والدگری وکاهش انزوای اجتماعی است.
- چکیده انگلیسی: Intrudoction: Deafness in children is one of the disabilities that has a great impact on mothers; Because mothers have a greater role to play in caring for their children's physical, emotional, and social needs.The aim of the present study was to investigate the effectiveness of Eye Movement Desensitization and CognitiveReprocessing Intervention on improving the Sense of parental competence and reducing the social isolation of mothers of deaf children studying in primary school of exceptional schools in Ahvaz. Methods: This research is one of the quasi-experimental studies of pre-test-post-test with control group. In this study, 30 mothers were selected by available sample method and randomly divided into two groups of 15 experimental and control. The treatment protocol was performed in 10 sessions of 60 minutes in the experimental group. Participants in both groups were assessed for variables of parenting competence and social isolation at the beginning and end of the study. Abidin (1990) Parental Stress Questionnaire was used to assess the sense of parenting competence and social isolation. Findings: The results of covariance analysis showed that in the significance level of (P<0/001) the Eye Movement Desensitization and Cognitive Reprocessing Intervention therapy led to improvements Parental Sense of competence Mothers of deaf children in both the post-test and follow-up stages. Conclution: It can be said that Eye Movement Desensitization and Cognitive Reprocessing Intervention of non-pharmacological therapy is relatively short and effective in improving the sense of parental competence and reducing social isolation.
- انتشار مقاله: 06-06-1400
- نویسندگان: فروغ آهمه,مریم غلامزاده جفره,امین کرایی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: زن و فرهنگ
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: دشواری در تنظیم هیجان,کیفیت رابطه زناشویی,شوخ طبعی,پرستاران زن
- چکیده: هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان رابطه شوخ طبعی و مؤلفه های دشواری در تنظیم هیجان با کیفیت رابطه زناشویی در پرستاران زن بود. جامعه پژوهش حاضر، کلیه پرستاران زن متأهل بیمارستان های دولتی شهر اهواز بود که نمونه ای شامل 180 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های کیفیت زناشویی نورتون (1983)، پرسشنامه شوخ طبعی خشوعی و همکاران (1388) و مقیاس مشکلات در تنظیم هیجانی گراتز و رومر (2004) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی ساده پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام شد. نتایج ضریب همبستگی ساده نشان داد که بین شوخ طبعی و مؤلفه های دشواری در تنظیم هیجان شامل عدم پذیرش پاسخهای هیجانی، مشکلات در مدیریت رفتارهای هدفمند، مشکلات در کنترل تکانه، نداشتن آگاهی هیجانی، عدم دسترسی به راهبردهای تنظیم هیجان و نداشتن وضوح هیجانی با کیفیت رابطه زناشویی همبستگی معنیداری وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام نیز نشان داد که متغیرهای شوخطبعی، مؤلفه مشکلات در مدیریت رفتارهای هدفمند، نداشتن آگاهی هیجانی و مؤلفه مشکلات در کنترل تکانه بهترین پیش بین های کیفیت زناشویی پرستاران زن هستند.
- چکیده انگلیسی: The purpose of the present study was to determine the relationship between humor and difficulty in regulating excitement and the quality of marital relationship in female nurses. The population of this study was all married female nurses in Ahwaz city hospitals. A sample of 180 nurses were selected through simple random sampling. The research was descriptive-correlational. Data were collected by Norton Marriage Quality Questionnaire (1983), Sadat Khoshui and colleagues Humor Questionnaire (2009) and Grats and Romer's (2004) Emotional Regulation Scale. Data analysis was performed via using Pearson's simple correlation coefficient and multiple regression. The results of simple correlation coefficient showed that there was a significant correlation between humor and difficulty components in emotional regulation, including the component of non-acceptance of emotional responses, problems in the management of targeted behaviors, problems with impulse control, lack of emotional awareness, lack of access to emotional regulation strategies and lack of emotional clarity with the quality of marital relationship. The results of stepwise regression analysis revealed that the variables of humor, the components of problems in the management of targeted behaviors, lack of emotional awareness, and the component of problems in controlling the impulse were the significant most important predictors of the marital quality of female nurses.
- انتشار مقاله: 05-09-1396
- نویسندگان: فیروزه فرجی,امین کرایی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش های نوین روانشناختی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: همدلی,گذشت,نگرش مذهبی,کیفیت زناشویی,پرخاشگری و ازدواج
- چکیده: هدف پژوهش حاضر، پیشنهاد مدلی از پیشایندها و پیامدهای مهم گذشت در جهت شناخت بهتر و کاملتر مفهوم گذشت میباشد. نمونهی مورد مطالعه در این پژوهش شامل 245 نفر مرد و 247 نفر زن بودند که از بین والدین دانشآموزان دبیرستانی شهر اهواز با روش تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس گذشت صفت (TFS)، مقیاس اسناد ارتباطی (RAM)، شاخص کیفیت ازدواج (QMI)، مقیاس صفات همدلی باتسون (BEA)، خردهمقیاس نگرش مذهبی پرسشنامهی رضایت زناشویی انریچ ENRICH))، پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) و خردهمقیاس خشم فهرست تجدیدنظر شـدهی علائم روانـی R-90SCL میباشند. برای ارزیابی مدل پیشنهادی از روش الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و بر اساس نرمافزار AMOS ویرایش 7 استفاده شد. مدل ارزیابی شده از شاخصهای برازندگی خوبی برخوردار بود. بـر اساس نـتایج مدل معادلات ساختاری کیفیت مثبت زناشویـی هم بـه صورت مستقیم و هـم غـیرمستقیم از طریـق اسنادهای علی و مسؤولیتپذیری باعث افزایش گذشت میشود. اسنادهای علی نیز به صورت غیرمستقیم و از طریق اسنادهای مسؤولیت و همدلی موجب ارتقای گذشت میشود. اسنادهای مسؤولیت نیز به صورت مستقیم و غیرمستقیم بهواسطهی همدلی باعث افزایش گذشت میشود. همدلی نیز بهصورت مستقیم باعث افزایش گذشت میشود. نگرشهای مذهبی نیز بهصورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق اسنادهای مسوولیت باعث ارتقای گذشت میشود. گذشت نیز باعث افزایش سلامت روانی و کاهش پرخاشگری در میان همسران میشود. مضامین درمانی و آموزشی نتایج و مدل ارائه شده توسط پژوهش حاضر به تفصیل مورد بحث قرار گرفته است.
- چکیده انگلیسی: The purpose of this study was to test the proposed model for some precedents and outcomes of forgiveness in marriage. The subjects of the study were 492 parents of high school students (husbands= 245; wives= 247) in Ahvaz. Participants completed Trait Forgivingness Scale (TFS), Relationship Attribution Measurement (RAM), Quality of Marriage Index (QMI), Batson Empathy Adjectives (BEA), religious attitude subscale of Enriching and Nurturing Relationship Issue, Communication and Happiness (ENRICH), General Health Questionnaire (GHQ) And Symptom Checklist 90- Revised (SCL-90). Amos-7 project software was applied for Structural Equation Modeling (SEM). The tested model had a good fit. Based on the tested structural equation modeling positive marital quality was predictive of forgiveness both directly and indirectly through responsibility and causal attributions. Moreover, causal attribution predicted forgiveness indirectly through responsibility attributions and empathy. Also responsibility attributions facilitated forgiveness both directly and indirectly through empathy. Besides, empathy directly predicted more forgiveness. Religious attitude were predictive of forgiveness both directly and indirectly through responsibility attributions. Likewise forgiveness was predictive of mental health and aggression directly. The results obtained and the models presented in this study are discussed in terms of their therapeutic and educational implications on forgiveness.
- انتشار مقاله: 06-10-1394
- نویسندگان: رضا خجستهمهر,امین کرایی,غلامرضا رجبی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش های روانشناسی اجتماعی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: ابعاد هویت فردی,نگرش نسبت به ازدواج,مؤلفه های افق ازدواج
- چکیده: ازدواج یکی از انتخابهای مهم و سرنوشتساز هر فرد است. هدف پژوهش، طراحی و تدوین مدل تأثیر ابعاد هویت فردی بر نگرش به ازدواج با میانجیگری مؤلفههای افق ازدواج بود.
روش: جامعه آماری این پژوهش کلیهی دانشجویان پسر مجرد مقاطع تحصیلات تکمیلی دانشگاههای استان آذربایجان شرقی میباشد که نمونهای به حجم 300 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شد. طرح پژوهش، از نوع تحلیل مسیر است که به بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم ابعاد هویت فردی بر نگرش به ازدواج با میانجیگری مؤلفههای افق ازدواج میپردازد. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس نگرش به ازدواج براتن و روزن، پرسشنامه فرایند هویت فردی بالیستری و همکاران، مقیاس اهمیت ازدواج بلت، مقیاس سن مورد انتظار ازدواج ویلوغبی و مقیاس آمادگی ازدواج جانسونو همکاران میباشند.
یافتهها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد، مؤلفه عشق هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم از طریق سه مؤلفه افق ازدواج با نگرش نسبت به ازدواج رابطه دارد. اما مؤلفهی کار فقط به صورت غیرمستقیم و از طریق مؤلفه زمان بندی ازدواج و مؤلفه آمادگی ازدواج با نگرش نسبت به ازدواج رابطه معناداری دارد. از سوی دیگر؛ مؤلفه جهانبینی هم به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق مؤلفه اهمیت ازدواج و مؤلفه آمادگی ازدواج موجب بهبود نگرش نسبت به ازدواج میشود. مؤلفههای دیدگاه افق ازدواج نیز با به صورت مستقیم با نگرش نسبت به ازدواج ارتباط دارند.
نتیجهگیری: یافتههای به دست آمده از تحلیل مسیر نشان داد مدل ساختاری از برازندگی خوبی برخوردار است و همهی روابط ساختاری مدل نهایی در سطح 05/0>P معنادار میباشد.- چکیده انگلیسی: Introduction: Marriage is one of the most important and crucial choices for any individual. The purpose of this study was to design and elaborate a model of the effect of individual identity dimensions on attitudes toward marriage through the mediation of marriage horizon components.
Method: The statistical population in this research is all single male postgraduate students in East Azarbaijan universities. A sample of 300 students was selected through stratified random sampling from the mentioned society. Became the current project is a covariance matrix or correlation matrix (path analysis). The tools used for data collection were Attitude toward Marriage Scale, Ego Identity Process Questionnaire, Marriage Important Scale, Marriage Expected Age Scale, and Marriage Readiness Scale .
Results: The results showed that the love identity component both directly and indirectly through the three components of the marital horizon, are related to attitudes toward marriage. Also, the component of work identity both directly and indirectly through the three components of the marital horizon, are related to attitudes toward marriage. On the other hand, the worldview identity component directly and indirectly, through the marital importance component and the marital readiness component, improves attitudes toward marriage. Marital horizons components are also related to attitudes toward marriage.
Conclusion: Emerging adults with an identity formed in the three areas of love, work and worldview, draw a shorter marriage horizon for themselves, so they will have a more positive attitude towards marriage.- انتشار مقاله: 27-01-1399
- نویسندگان: نازیلا ابراهیمی,امین کرایی,ذبیح اله عباس پور,مسعود شهبازی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش های روانشناسی اجتماعی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: ابعاد هویت فردی,نگرش نسبت به ازدواج,مؤلفه های افق ازدواج
- چکیده: ازدواج یکی از انتخابهای مهم و سرنوشتساز هر فرد است. هدف پژوهش، طراحی و تدوین مدل تأثیر ابعاد هویت فردی بر نگرش به ازدواج با میانجیگری مؤلفههای افق ازدواج بود.
روش: جامعه آماری این پژوهش کلیهی دانشجویان پسر مجرد مقاطع تحصیلات تکمیلی دانشگاههای استان آذربایجان شرقی میباشد که نمونهای به حجم 300 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شد. طرح پژوهش، از نوع تحلیل مسیر است که به بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم ابعاد هویت فردی بر نگرش به ازدواج با میانجیگری مؤلفههای افق ازدواج میپردازد. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس نگرش به ازدواج براتن و روزن، پرسشنامه فرایند هویت فردی بالیستری و همکاران، مقیاس اهمیت ازدواج بلت، مقیاس سن مورد انتظار ازدواج ویلوغبی و مقیاس آمادگی ازدواج جانسونو همکاران میباشند.
یافتهها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد، مؤلفه عشق هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم از طریق سه مؤلفه افق ازدواج با نگرش نسبت به ازدواج رابطه دارد. اما مؤلفهی کار فقط به صورت غیرمستقیم و از طریق مؤلفه زمان بندی ازدواج و مؤلفه آمادگی ازدواج با نگرش نسبت به ازدواج رابطه معناداری دارد. از سوی دیگر؛ مؤلفه جهانبینی هم به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق مؤلفه اهمیت ازدواج و مؤلفه آمادگی ازدواج موجب بهبود نگرش نسبت به ازدواج میشود. مؤلفههای دیدگاه افق ازدواج نیز با به صورت مستقیم با نگرش نسبت به ازدواج ارتباط دارند.
نتیجهگیری: یافتههای به دست آمده از تحلیل مسیر نشان داد مدل ساختاری از برازندگی خوبی برخوردار است و همهی روابط ساختاری مدل نهایی در سطح 05/0>P معنادار میباشد.- چکیده انگلیسی: Introduction: Marriage is one of the most important and crucial choices for any individual. The purpose of this study was to design and elaborate a model of the effect of individual identity dimensions on attitudes toward marriage through the mediation of marriage horizon components.
Method: The statistical population in this research is all single male postgraduate students in East Azarbaijan universities. A sample of 300 students was selected through stratified random sampling from the mentioned society. Became the current project is a covariance matrix or correlation matrix (path analysis). The tools used for data collection were Attitude toward Marriage Scale, Ego Identity Process Questionnaire, Marriage Important Scale, Marriage Expected Age Scale, and Marriage Readiness Scale .
Results: The results showed that the love identity component both directly and indirectly through the three components of the marital horizon, are related to attitudes toward marriage. Also, the component of work identity both directly and indirectly through the three components of the marital horizon, are related to attitudes toward marriage. On the other hand, the worldview identity component directly and indirectly, through the marital importance component and the marital readiness component, improves attitudes toward marriage. Marital horizons components are also related to attitudes toward marriage.
Conclusion: Emerging adults with an identity formed in the three areas of love, work and worldview, draw a shorter marriage horizon for themselves, so they will have a more positive attitude towards marriage.- انتشار مقاله: 27-01-1399
- نویسندگان: نازیلا ابراهیمی,امین کرایی,ذبیح اله عباس پور,مسعود شهبازی
- مشاهده