در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مجله علمی "مدیریت سرمایه اجتماعی"
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: کیفیت زندگی,اعتماد اجتماعی,مشارکت اجتماعی,سرمایة اجتماعی
- چکیده: کیفیت زندگی سالمندان از دغدغههای اساسی امروز جامعهشناسان و بخش عمدهای از شاخصهای زندگی اجتماعی است. بررسی جامعهشناختی تأثیر سرمایة اجتماعی بر کیفیت زندگی سالمندان میتواند موجب برنامهریزی نوین و اصلاحات ضروری در بهینهسازی سیاستها و برنامهریزیهای کشور شود. هدف از این پژوهش مقایسة جامعهشناختی تأثیر سرمایة اجتماعی بر کیفیت زندگی سالمندان سنتی و مدرن بود. این مطالعه به صورت پیمایشی و با نمونهگیری تصادفی از سالمندان شهر رشت انجام شد. روایی با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی و پایایی به وسیلة آلفای کرونباخ بررسی و تأیید شد. با استفاده از آزمون کلموگروفـ اسمیرنف، ضمن بررسی نرمال بودن متغیرها، به مدل رگرسیون خطی چندمتغیره پرداخته شد و با استفاده از رگرسیون گامبهگام، با حذف متغیرهای کماثر و حفظ متغیرهای با اثر معنادار، یک مدل رگرسیون خطی تعدیلیافته برای کیفیت زندگی سالمندان به دست آمد. مقایسة دو گروه از سالمندان سنتی و مدرن نشان میدهد از دیدگاه سالمندان مدرن تغییرشکل خانواده، مشارکت اجتماعی، شهرنشینی، اشتغال زنان، سرمایة فرهنگی، شکاف نسلی، ارزشمند بودن جوانی، تغییرات اجتماعی، و تکنولوژی بهترتیب بیشترین تأثیر مثبت را بر کیفیت زندگی سالمندان میگذارند. اما، از دیدگاه سالمندان سنتی متغیر معنویت و سرمایة اجتماعی و در مرحلة بعد متغیر مشارکت اجتماعی و حمایت دولتی بیشترین تأثیر مثبت را بر کیفیت زندگی آنها میگذارند. یافتـههـای ایـن پـژوهش مـیتوانـد در حرکت نهادها و سازمانها در توجه بیشتر به سرمایههای اجتماعی مؤثر واقع شود.
- چکیده انگلیسی: The quality of life of the elderly is one of the main concerns of sociologists today and comprises a major part of social life indicators. The sociological study of the effect of social capital on the quality of life of the elderly can lead to new planning endeavors and necessary reforms in optimizing the policies and plans in Iran. The purpose of this study was to compare the sociological impact of social capital on the quality of life of the traditional and modern elderly. This study was conducted as a survey using a randomly selected sample of the elderly in Rasht. Validity and reliability were verified using confirmatory factor analysis and Cronbach's alpha, respectively. The normality of variables was examined using Kolmogorov-Smirnov test. Moreover, the multivariate linear regression model was adopted, and using a stepwise regression, the ineffective variables were eliminated while the significantly effective ones were maintained. This way, a modified linear regression model was obtained for the quality of life of the elderly. A comparison of the two groups of traditional and modern seniors showed that from the perspective of modern seniors, family form transformation, social participation, urbanization, women's employment, cultural capital, generation gap, valuableness of the youth period, social changes, and technology have the highest positive effects on the elderly, respectively. However, from the viewpoint of the traditional elderly, spirituality, social capital, social participation, and government support have the strongest effects on the quality of life. The findings of this study can move the institutions and organizations toward paying more attention to social capital.
- انتشار مقاله: 26-02-1399
- نویسندگان: منیر رستمپور واجاری,امیرمسعود امیرمظاهری,مجید کاشانی
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه جامعه شناسی سیاسی ایران
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: استان خوزستان,سرمایة اجتماعی,گرایشهای سیاسی,معیار هنجاری,معیار شبکهای
- چکیده: در پژوهش حاضر، تأثیر سرمایة اجتماعی در ابعاد شبکهای و هنجاری بر روی گرایشهای سیاسی (اصلاحطلبی، اعتدالگرایی و اصولگرایی) بررسی میشود. هدف پژوهش، تعیین قطبنمای گرایشسنجی سیاسی شهروندان استان خوزستان طی سه دوره انتخابات ریاست جمهوری (1376، 1384 و 1392) است. همچنین از ابزار پرسشنامه و آزمونهای رگرسیون ساده و چندگانه، آزمون تی، تحلیل واریانس و ارائة معادلة ساختاری PLS بهترتیب در نرمافزارهای اسپیاساس (SPSS24) و اسمارت (SMART PLS3) استفاده میشود. اطلاعات لازم با 1920 شهروند بالای 18 سال در سطح شهرستانهای اهواز، آبادان، دزفول، ماهشهر و اندیمشک با روش نمونهگیری چندمرحلهای طبقهای جمعآوری میگردد. برای اطمینان از مناسب بودن دادهها، معیار سیآر (CR) و آزمون کیاماُ (KMO) منظور میگردد. یافتههای تحقیق نشان میدهد که میزان گرایشهای سیاسی در تمامی گروههای سنی یکسان است و گرایش سیاسی بهجز طیف اصولگرایی در بین زنان بیشتر از مردان است. شهروندان بر حسب شاخص اسایاس (SES)، دارای بیشترین گرایش سیاسی اعتدالگرایانهاند. همچنین، محل سکونت شهروندان در گرایش آنان به طیف اصولگرایی دارای تأثیر معناداری نیست. در ادامه سرمایة اجتماعی در تمامی ابعاد، بر گرایش به طیفهای سیاسی اصلاحطلبی و اصولگرایی تأثیر دارد ولی این تأثیر در گرایشهای سیاسی اعتدالگرایی تأیید نمیشود. همچنین بر اساس قطبنمای گرایشهای سیاسی، بیشترین تعلقات سیاسی مربوط به طیف اصلاحطلبی و کمترین تعلقات، مربوط به طیف اعتدالگرایی است. درمجموع سرمایة اجتماعی 45 درصد از تغییرات متغیر گرایشهای سیاسی را در هر سه طیف سیاسی تبیین میکند.
- چکیده انگلیسی: In the present study, in network and normative aspects the effect of social capital on the political orientations(reformism, moderation and principlism) was examined. The aim of this study is to determine the compass of political orientations and tendencies of Khuzestan province citizens during the three presidential elections periods(1997, 2005 and 2014). Also, the questionnaire and simple and multiple regression tests, t-test, variance analysis and the introduction of the PLS structural equation were used in SPSS24 and SMART PLS3 software respectively. The required information was collected by a multi-category sampling method from 1920 people above 18 years old in the county of Ahwaz, Abadan, Dezful, Mahshahr and Andimeshk.To ensure the suitability of the data, the CR criterion and the KMO test were used. The findings indicated that the degree of political orientations in all age groups is equal and the political orientation and tendency except principlism among females is more than males . Citizens in terms of the SES index had the highest moderation tendency and orientation. Also the location of citizens did not affect their attitude towards the principlism tendency. Following that social capital in all aspects has affected principlism and reformism , but this reffect was not confirmed in moderation political orientation. Also, based on the compass of the political orientation, the most political tendency and orientation was towards reformism and the least to the moderation. Totally the social capital could explain and enlighten political orientations variable changes in these three political spectra.
- انتشار مقاله: 20-05-1397
- نویسندگان: بهرام نیک بخش,امیرمسعود امیرمظاهری,منصور شریفی,منصور وثوقی,شهلا کاظمی پور
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: علوم اجتماعی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: سرمایه اجتماعی,کیفیت زندگی,شبکههای اجتماعی مجازی,کاربران شبکههای اجتماعی مجازی
- چکیده: در چند دهة اخیر، زندگی انسانها، شدیداً تحت تأثیر ارتباطات نوین، قرار گرفته است؛ این واقعیت نه تنها زندگی اجتماعی انسان را متأثر ساخته، بلکه به خصوصیترین ابعاد زندگی او رسوخ نموده است. در این میان شبکههای اجتماعی مجازی به عنوان بخشی از این رسانهها و ارتباطات نوین، امکانی را فراهم آوردهاند که کاربران به واسطه آنها از یک سو علاقه مندیها، افکار و فعالیتهای خودشان را با دیگران به اشتراک میگذارند، از دیگر سو این شبکهها بر روی درک و دریافت افراد از وضعیت زندگی خود در همه زمینهها اعم از فرهنگی و ارزشی تاثیر میگذارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش شبکههای اجتماعی مجازی در کیفیت زندگی کاربران 20 تا 29 ساله شبکههای اجتماعی مجازی در شهر تهران در سال 1395 است، این پژوهش از نظر نوع هدف یک بررسی کاربردی، از نظر وسعت پهنانگر، از نظر دامنه خرد و از نظر زمانی، یک بررسی مقطعی است. روش پژوهش میدانی با استفاده از تکنیک پیمایش، و ابزار جمع آوری داده پرسشنامه است. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار SPSS Sample Power معادل 700 نفر برآورد شده است. نتایج توصیفی بیانگر این است که 80/9 درصد از کاربران میزان استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی را پایین بیان کردهاند که میانگین آن (2 ساعت) برآورد شده است و میانگین کیفیت زندگی 7/98 درصد کاربران متوسط و بالاتر از متوسط بوده است. نتایج آزمون فرضیات بیانگر این است که نقش استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی در کیفیت زندگی کاربران تهرانی (sig=0/977) و سرمایه اجتماعی (sig=0/257) رد شد، اما فرضیه نقش سرمایه اجتماعی در کیفیت زندگی کاربران (sig=0/000) تایید شد. در کل متغیرهای مستقل میزان استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی و سرمایه اجتماعی به میزان 19 درصد توانایی تبیین تغییرات کیفیت زندگی را دارا هستند.
- چکیده انگلیسی: In recent decades, human life, strongly influenced by modern communications, is this fact not only affects human social life, but has penetrated into the most private aspects of his life. The virtual social networking as part of the media and modern communications, allowing users because they have that on the one hand Interests, thoughts and share their activities with others, on the other hand the grid on the understanding and for people of their lives in all areas, including culture and values affect. This study aimed to investigate the role of virtual social networks in the quality of life of 20 to 29-year-old social network is virtual in Tehran in 1395. The research objective of a functional review, extensive in scope, in terms of the scope and reason in terms of time, is a cross-sectional study. The field research methods using survey techniques, and tools for data collection questionnaire. A sample using the software SPSS Sample Power 700 is estimated. Descriptive results show that 80/9 percent of users have stated the use of virtual social networks down an average of (2 hours) is estimated and the average was 7.98% of average and above-average quality of life has been. Hypothesis test results indicate that the use of virtual social networks in the quality of life for users in Tehran (sig = 0/977) and social capital (sig = 0/257) was rejected, but the hypothesis of the role of social capital in quality of life (sig = 0.000) was confirmed. Independent variables in the use of virtual social networks and social capital as much as 19 percent have the ability to account for changes in quality of life.
- انتشار مقاله: 29-01-1396
- نویسندگان: معصومه دوله,رضا اسماعیلی,امیرمسعود امیرمظاهری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: زن و مطالعات خانواده
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: مشارکت سیاسی,بیگانگی اجتماعی,زنان و مردان,جامعه دموکراتیک
- چکیده: پژوهش حاضر با هدف بررسی تطبیقی رابطه بین مشارکت سیاسی و بیگانگی اجتماعی در بین زنان و مردان تبریز انجام شده است. بیگانگی اجتماعی از سوی جامعهشناسان جهت توضیح صور آسیبشناختی مشارکت سیاسی و تبیین انفعال، بیمیلی و بیعلاقگی سیاسی مورد استفاده قرار گرفته است. سوالی که مطرح است این است که بین مشارکت سیاسی و بیگانگی اجتماعی در بین زنان و مردان تبریز رابطه وجود دارد؟ روش تحقیق حاضر از نوع پیمایشی و با ابزار پرسشنامه و جامعه آماری آن، زنان و مردان در سنین 18 سال به بالای تبریز میباشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر و اطلاعات مورد نیاز از طریق شیوه نمونهگیری تصادفی خوشهای جمعآوری گردیده است. اعتبار پرسشنامه از طریق اعتبار صوری و پایایی آن بر اساس آلفای کرونباخ محاسبه شده است. برای تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS و برای آزمون فرضیهها نیز تکنیک آماری ضریب همبستگی پیرسون به کار رفته است. نتایج تجزیه و تحلیل آزمون فرضیههای تحقیق نشان داد که بین میزان مشارکت سیاسی و بیگانگی اجتماعی زنان و مردان رابطه معنیداری وجود ندارد. بهطوری که میزان مشارکت سیاسی زنان تبریز پایینتر از مردان و میزان بیگانگی اجتماعیشان بیشتر از مردان این شهر میباشد.
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 02-06-1396
- نویسندگان: حمزه صادقیان,امیرمسعود امیرمظاهری,محمود علمی,فیروز راد
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: دوفصلنامه علمی پژوهشی دین و سیاست فرهنگی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: هوش فرهنگی,عملکرد سازمانی,مؤسسه علمی ـ فرهنگی دارالحدیث
- چکیده: امروزه سازمانها بهدنبال افرادی هستند که بتوانند به صورت گروهی عملکرد مطلوبی داشته باشند و از سوی دیگر، توانایی برقراری ارتباط با افرادی از فرهنگهای مختلف را دارا باشند. برای تأمین این هدف، سازمان نیازمند افرادی دارای هوش فرهنگی مطلوبی هستند. بهطور کلی توانایی فرد برای تطبیق با ارزشها، سنتها و آداب و رسوم متفاوت از آنچه به آنها عادت کرده است و کارکردن در یک محیط متفاوت فرهنگی، معرف هوش فرهنگی است. هدف این مقاله، بررسی رابطه میزان هوش فرهنگی و عملکرد کارکنان مؤسسه علمی ـ فرهنگی دارالحدیث بوده است. اطلاعات جمعآوریشده در این پژوهش از 220 نفر از کارکنان مؤسسه علمی ـ فرهنگی دارالحدیث با استفاده از پرسشنامه بوده که بهعنوان جامعه نمونه انتخاب شدهاند. تجزیه و تحلیل نتایج آن با استفاده از نرمافزارهای آماری SPSS صورت گرفته و از روش رگرسیون خطی و چندگانه نیز استفاده شده است. با توجه به تجزیه و تحلیل دادهها نتایج حاکی از آن بوده است که چهار بعد (هوش فراشناختی، هوش شناختی، هوش رفتاری و هوش انگیزشی) رابطه مثبت و معناداری با هوش فرهنگی و عملکرد سازمانی دارند و همچنین مشخص شد در چهار بعد معرفیشده اثر غیرمستقیم، بیشتر از اثر مستقیم میباشد. از اینرو، متغیر هوش فرهنگی در ارتباط با متغیرهای (هوش فراشناختی، هوش شناختی، هوش رفتاری و هوش انگیزشی) نقش میانجیگری با عملکرد سازمانی دارد.
- چکیده انگلیسی:
- انتشار مقاله: 14-10-1396
- نویسندگان: امیرمسعود امیرمظاهری,منیژه نویدنیا,علی جامه داران
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: مطالعات فرهنگی اجتماعی المپیک
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: زندگی روزمره,بازنمایی,ورزش رسانه ای,نمود ها,رسانه های ورزشی
- چکیده: تکنولوژی های نوین ارتباطی و گسترش جهان موازی به موازات جهان واقعی یکی از جلوه های زیست کنونی بشر است . در این مقاله در صدد هستیم با رجوع به برخی داده های اسنادی از منظر دیگر تعامل رسانه ها و ورزش را مورد بحث قرار دهیم و بجای مفهوم رسانه های ورزشی از کلید واژه "ورزش رسانه ای" برای توصیف پیوستگی عمیق امر ورزش و رسانه بهره جسته شده است. به همین جهت در این مطالعه به مرور تعدادی از نمود های رسانه های ورزشی در زندگی روزمره کشورهای غربی با تاکید برفوتبال جزیره و چگونگی بازنمایی آن پرداخته ایم.
- چکیده انگلیسی: New communication technologies and the expansion of a parallel world parallel to
the real world are one of the manifestations of current human life. In this article, we
are going to refer to some documentary data from another perspective to discuss the
interaction between media and sports, and instead of the concept of sports media,
use the keyword "media sports" to describe the deep connection between sports and
media. Has been. Therefore, in this study, we have reviewed a number of
manifestations of sports media in the daily life of Western countries, emphasizing
the island's snowball and how it is represented- انتشار مقاله: 12-08-1399
- نویسندگان: امیرمسعود امیرمظاهری,امیرمسعود امیرمظاهری,امیرمسعود امیرمظاهری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: فصلنامه علمی - پژوهشی اسلام و علوم اجتماعی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تلویزیون,اثربخشی,برنامههای مذهبی,جذابیت,نیاز مخاطب
- چکیده: با وجود آن که سی و چند سال از پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز میگذرد هنوز هم بسیاری از افراد جامعه ایران که یک جامعه مذهبی است معلومات و آگاهی اندکی از اسلام دارند و این مسأله باعث میشود تا وظیفه رسانههای همگانی و به طور اخص تلویزیون اهمیت بیشتری پیدا کند. اما نکته اساسی این است که نمیتوان از این وسائل مانند سیستمهای ارتباطی پیشین استفاده نمود و باید برای استفاده از این وسائل دانش جدید را آموخت تا پیامهای ارتباطی دینی بیشترین تأثیر را بر مخاطبان داشته باشد. بر این اساس یکی از سؤالات قابل طرح در این زمینه این است که تلویزیون تا چه حد در ارائه پیامهای مذهبی در قالبهای جدید (فیلم، سریال، نمایش و ...) و سنتی موفق بوده است؟
چرا بعضی از برنامههای دینی در ارائه پیام خود موفق نبودهاند؟ و این که چرا برخی از برنامههای مذهبی جاذبهای برای مخاطبان پیدا نمیکنند؟ دلایل توجه و عدم توجه مخاطبان به این برنامههای مذهبی چیست؟ و این که تلویزیون تا چه اندازه توانسته نیاز مذهبی مخاطبان خود را برطرف سازد و در اثربخشی و جذب مخاطبان موفق عمل نماید؟ در این پژوهش که به روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه انجام شده میزان اثربخشی برنامههای مذهبی شبکه یک تلویزیون جمهوری اسلامی ایران در ایام خاص (ماه مبارک رمضان) از دیدگاه دانشجویان ارشد ارتباطات دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی مورد بررسی قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل اطلاعات بر اساس فراوانی دادهها و ضریب همبستگی پیرسون انجام شده است و نتایج به دست آمده بیانگر این است که تلویزیون میتواند به گونهای غیرمستقیم و با توجه به واقعیات و سادهگویی و به دور از افراط و تفریط و با مدد گرفتن از نظرات علمای آگاه و خبرگان فن و ارائه الگوهای مناسب مذهبی تولیدات رسانهای متناسب با نیازها و علایق مخاطبان ارائه نمایند.- چکیده انگلیسی: Thirty years have passed since the Islamic Revolution, yet many people of Iranian society as an Islamic society have a little knowledge and understanding of Islam. This makes the task of the mass media and in particular television even more important. But the essential point is that these devices cannot be used in the vein of former communications systems. We must learn how to use these new means of communicating so that religious messages have the greatest impact on the audience.
Accordingly, the following questions can be posed in this context:
How much TV provider has been successful in traditional and new form of the religious message (movies, soap operas, shows, etc.)?
Why some religious programs have not been successful in delivering their message?
Why some religious programs do not appeal to the audience?
What are the reasons for the lack of audience’s attention to these religious programs?
How much TV has been able to meet the religious needs of its audience and attract them effectively?
In this study, a questionnaire survey was conducted dealing with the effectiveness of religious programs Channel One Iranian TV on special occasions (Ramadan) from the perspective of the senior students of communication at Islamic Azad University Central Tehran. Data analysis was performed on the frequency data and the Pearson correlation coefficient. The results suggest that television can produce media products to suit the needs and interests of the audience indirectly, simply, clearly and based on simple facts such as avoiding extremes, benefiting from scholars and experts' opinions about the proper techniques and patterns of religious programs.- انتشار مقاله: 09-11-1390
- نویسندگان: امیرمسعود امیرمظاهری,لیلا دانا
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش اجتماعی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تقسیم کار خانگی,تحلیل گفتمان,توزیع قدرت در خانواده,حضور اجتماعی زن,سیره معصومین
- چکیده: تقسیم کار خانگی به معنی تفکیک وظایف براساس جنسیت در خانواده، تابع قواعدی از ارزش ها و هنجارهای اجتماعی است. با افزایش حضور زنان در عرصه های مختلف اجتماعی، بحث از جنسیت، تقسیم کار خانگی و رابطه آن با حضور اجتماعی زنان در ارزش های دینی، به طور جدی مطرح است. هدف این پژوهش شناخت همه جانبه تقسیم کار خانگی با توجه به بافت اجتماعی زمان معصومین با مقایسه نسبت به قبل از آن است. روش در این پژوهش، تاریخی و از نوع اکتشافی و توصیفی است و داده ها کیفی است. مبنای تحلیل داده ها، تحلیل گفتمان است. گفتمان هم به عنوان صورتی خاص از زبان و هم صورتی خاص از تعامل اجتماعی، در سه سطح، تحلیل اجتماعی، شناخت اجتماعی و ابعاد گفتمان، به توصیف تقسیم کار خانگی در سیره معصومین و مقایسه با دوره قبل از اسلام، می پردازد. ارزش تقسیم کار خانگی، جنسیت و تقسیم کار خانگی از نظر وظایف حقوقی زن و شوهر ناشی از ویژگی های فطری و غریزی و نحوه انجام وظایف حقوقی و اخلاقی آنها ناشی از یادگیری و فرهنگ حاکم بر خانواده و جامعه، تقسیم کار خانگی و حضور اجتماعی زن، حضور اجتماعی زنان در صدر اسلام و چند جانبه بودن تقسیم کار خانگی در سیره معصومین نسبت به دوره قبل از اسلام، محورهای اصلی این پژوهش می باشند. بافت اجتماعی، بایدها و نبایدها، نوع نگرش و ارزش های اجتماعی و فرهنگی، با گفتمان تقسیم کار خانگی و بالعکس، ارتباط پیچیده و چند جانبه دارند و تغییر و یا اصلاح در هر کدام، در سایر ابعاد اثر گذار است.
- چکیده انگلیسی: تقسیم کار خانگی به معنی تفکیک وظایف براساس جنسیت در خانواده، تابع قواعدی از ارزش ها و هنجارهای اجتماعی است. با افزایش حضور زنان در عرصه های مختلف اجتماعی، بحث از جنسیت، تقسیم کار خانگی و رابطه آن با حضور اجتماعی زنان در ارزش های دینی، به طور جدی مطرح است. هدف این پژوهش شناخت همه جانبه تقسیم کار خانگی با توجه به بافت اجتماعی زمان معصومین با مقایسه نسبت به قبل از آن است. روش در این پژوهش، تاریخی و از نوع اکتشافی و توصیفی است و داده ها کیفی است. مبنای تحلیل داده ها، تحلیل گفتمان است. گفتمان هم به عنوان صورتی خاص از زبان و هم صورتی خاص از تعامل اجتماعی، در سه سطح، تحلیل اجتماعی، شناخت اجتماعی و ابعاد گفتمان، به توصیف تقسیم کار خانگی در سیره معصومین و مقایسه با دوره قبل از اسلام، می پردازد. ارزش تقسیم کار خانگی، جنسیت و تقسیم کار خانگی از نظر وظایف حقوقی زن و شوهر ناشی از ویژگی های فطری و غریزی و نحوه انجام وظایف حقوقی و اخلاقی آنها ناشی از یادگیری و فرهنگ حاکم بر خانواده و جامعه، تقسیم کار خانگی و حضور اجتماعی زن، حضور اجتماعی زنان در صدر اسلام و چند جانبه بودن تقسیم کار خانگی در سیره معصومین نسبت به دوره قبل از اسلام، محورهای اصلی این پژوهش می باشند. بافت اجتماعی، بایدها و نبایدها، نوع نگرش و ارزش های اجتماعی و فرهنگی، با گفتمان تقسیم کار خانگی و بالعکس، ارتباط پیچیده و چند جانبه دارند و تغییر و یا اصلاح در هر کدام، در سایر ابعاد اثر گذار است.
- انتشار مقاله: 25-01-1399
- نویسندگان: حمیدرضا فاتحی,سیدمحمد ثقفی,امیرمسعود امیرمظاهری
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش اجتماعی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: تقسیم کار خانگی,تحلیل گفتمان,توزیع قدرت در خانواده,حضور اجتماعی زن,سیره معصومین
- چکیده: تقسیم کار خانگی به معنی تفکیک وظایف براساس جنسیت در خانواده، تابع قواعدی از ارزش ها و هنجارهای اجتماعی است. با افزایش حضور زنان در عرصه های مختلف اجتماعی، بحث از جنسیت، تقسیم کار خانگی و رابطه آن با حضور اجتماعی زنان در ارزش های دینی، به طور جدی مطرح است. هدف این پژوهش شناخت همه جانبه تقسیم کار خانگی با توجه به بافت اجتماعی زمان معصومین با مقایسه نسبت به قبل از آن است. روش در این پژوهش، تاریخی و از نوع اکتشافی و توصیفی است و داده ها کیفی است. مبنای تحلیل داده ها، تحلیل گفتمان است. گفتمان هم به عنوان صورتی خاص از زبان و هم صورتی خاص از تعامل اجتماعی، در سه سطح، تحلیل اجتماعی، شناخت اجتماعی و ابعاد گفتمان، به توصیف تقسیم کار خانگی در سیره معصومین و مقایسه با دوره قبل از اسلام، می پردازد. ارزش تقسیم کار خانگی، جنسیت و تقسیم کار خانگی از نظر وظایف حقوقی زن و شوهر ناشی از ویژگی های فطری و غریزی و نحوه انجام وظایف حقوقی و اخلاقی آنها ناشی از یادگیری و فرهنگ حاکم بر خانواده و جامعه، تقسیم کار خانگی و حضور اجتماعی زن، حضور اجتماعی زنان در صدر اسلام و چند جانبه بودن تقسیم کار خانگی در سیره معصومین نسبت به دوره قبل از اسلام، محورهای اصلی این پژوهش می باشند. بافت اجتماعی، بایدها و نبایدها، نوع نگرش و ارزش های اجتماعی و فرهنگی، با گفتمان تقسیم کار خانگی و بالعکس، ارتباط پیچیده و چند جانبه دارند و تغییر و یا اصلاح در هر کدام، در سایر ابعاد اثر گذار است.
- چکیده انگلیسی: تقسیم کار خانگی به معنی تفکیک وظایف براساس جنسیت در خانواده، تابع قواعدی از ارزش ها و هنجارهای اجتماعی است. با افزایش حضور زنان در عرصه های مختلف اجتماعی، بحث از جنسیت، تقسیم کار خانگی و رابطه آن با حضور اجتماعی زنان در ارزش های دینی، به طور جدی مطرح است. هدف این پژوهش شناخت همه جانبه تقسیم کار خانگی با توجه به بافت اجتماعی زمان معصومین با مقایسه نسبت به قبل از آن است. روش در این پژوهش، تاریخی و از نوع اکتشافی و توصیفی است و داده ها کیفی است. مبنای تحلیل داده ها، تحلیل گفتمان است. گفتمان هم به عنوان صورتی خاص از زبان و هم صورتی خاص از تعامل اجتماعی، در سه سطح، تحلیل اجتماعی، شناخت اجتماعی و ابعاد گفتمان، به توصیف تقسیم کار خانگی در سیره معصومین و مقایسه با دوره قبل از اسلام، می پردازد. ارزش تقسیم کار خانگی، جنسیت و تقسیم کار خانگی از نظر وظایف حقوقی زن و شوهر ناشی از ویژگی های فطری و غریزی و نحوه انجام وظایف حقوقی و اخلاقی آنها ناشی از یادگیری و فرهنگ حاکم بر خانواده و جامعه، تقسیم کار خانگی و حضور اجتماعی زن، حضور اجتماعی زنان در صدر اسلام و چند جانبه بودن تقسیم کار خانگی در سیره معصومین نسبت به دوره قبل از اسلام، محورهای اصلی این پژوهش می باشند. بافت اجتماعی، بایدها و نبایدها، نوع نگرش و ارزش های اجتماعی و فرهنگی، با گفتمان تقسیم کار خانگی و بالعکس، ارتباط پیچیده و چند جانبه دارند و تغییر و یا اصلاح در هر کدام، در سایر ابعاد اثر گذار است.
- انتشار مقاله: 25-01-1399
- نویسندگان: حمیدرضا فاتحی,سیدمحمد ثقفی,امیرمسعود امیرمظاهری
- مشاهده