در هنگام جستجو کلمه در قسمت عنوان میتوانید کلمات مورد جستجو را با کاراکتر (-) جدا کنید.
کاربرد نوع شرط:
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تحقیقات مهندسی سازه های آبیاری و زهکشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: رسوبگذاری,سرریز کنگرهای,ضریب دبی جریان,سازه کنترل,تراز پایاب
- چکیده: سرریزهای کنگرهای اغلب گزینهای مطلوب برای تنظیم تراز آب بالادست و افزایش دبی جریان میباشند. اگرچه طراحی بهینه آنها بهعلت ویژگیهای پیچیده جریان و شمار زیادی از متغیرهای هندسی و هیدرولیکی طراحی دشوار است. از جمله پارامترهای اثرگذار بر ضریب دبی جریان در سرریزها، وضعیت رسوبگذاری در بالادست و استغراق در پاییندست آنها میباشد که در نتیجه آن، عملکرد این سازهها تحت تاثیر قرار میگیرد. در این پژوهش تاثیر افزایش ترازهای مختلف پایاب (یک سوم و دو سوم ارتفاع سرریز) بر تغییر ضریب دبی جریان در سرریز کنگرهای پلان ذوزنقهای با هندسههای مختلف در شرایط بدون رسوب و تراز رسوبگذاری 90 درصد ارتفاع سرریز بهصورت آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل نتایج حاکی از آن است که تراز پایاب یک سوم ارتفاع سرریز تاثیری بر ضریب دبی جریان در سرریزهای مورد مطالعه نداشت اما با افزایش تراز بستر پایاب به دو سوم ارتفاع سرریز، به دلیل کاهش حجم توده هوای محبوس در زیر سفرههای ریزشی جریان و در نتیجه تغییر الگوی ریزشی جریان از حالت جهنده به چسبنده که افت هد جریان در بالادست این سرریزها را به دنبال دارد، ضریب دبی جریان در سرریزهای کنگرهای ذوزنقهای در شرایط بدون رسوب بین 3/3 تا 2/12 درصد و تراز رسوبگذاری 90 درصد ارتفاع در بالادست سرریز بین 1/2 تا 2/9 درصد نسبت به شرایط پایاب غیرمستغرق در دبی حداکثر افزایش مییابد. همچنین معادلهای، برای برآورد ضریب دبی جریان سرریزهای کنگرهای پلان ذوزنقهای در شرایط رسوبگذاری در بالادست و پایاب مستغرق ارائه گردید.
- چکیده انگلیسی: Labyrinth weirs are often a favorable design option to regulate upstream water elevations and increase flow capacity; nevertheless, it can be difficult for engineer to optimal design due to the complexities of nappe behavior, many geometric design and hydraulic variables. A level of sedimentation in upstream and submergence in downstream of the weirs are parameters, which affects on the performance of these structures. In this research the effect of different levels of tail water (one third and two third of weir height) and upstream sedimentation level (non-sedimentation and in sedimentation level of 90 percent of weir height) on the discharge coefficient of different geometers of trapezoidal labyrinth weirs for two conditions, that was investigated experimentally. The analysis of results indicated that increasing tail water depth to one third of weir height didn’t affect on the discharge coefficient of weirs. by increasing tail water depth to two third of weir height, air cavity volume under nappe decreased. Therefore, the flow pattern of the nappe changed from leaping to clinging condition and upstream head decreased. As a result, the labyrinth weirs discharge coefficient in non-sedimentation and sedimentation level of 90 percent of weir height increased about 3.3 to 12.2 and 2.1 to 9.2 in maximum discharge, respectively in comparison un-submergence tail water. The statistical equation for estimation of the discharge coefficient of trapezoidal labyrinth weirs for upstream sedimentation and submerged conditions was developed.
- انتشار مقاله: 22-04-1395
- نویسندگان: مهدی اسمعیلی ورکی,حنانه شفاعت طلب دهقانی,افشین اشرفزاده
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: تحقیقات مهندسی سازه های آبیاری و زهکشی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: رسوبگذاری,سرریز کنگرهای,ضریب دبی جریان,سازه کنترل,تراز پایاب
- چکیده: سرریزهای کنگرهای اغلب گزینهای مطلوب برای تنظیم تراز آب بالادست و افزایش دبی جریان میباشند. اگرچه طراحی بهینه آنها بهعلت ویژگیهای پیچیده جریان و شمار زیادی از متغیرهای هندسی و هیدرولیکی طراحی دشوار است. از جمله پارامترهای اثرگذار بر ضریب دبی جریان در سرریزها، وضعیت رسوبگذاری در بالادست و استغراق در پاییندست آنها میباشد که در نتیجه آن، عملکرد این سازهها تحت تاثیر قرار میگیرد. در این پژوهش تاثیر افزایش ترازهای مختلف پایاب (یک سوم و دو سوم ارتفاع سرریز) بر تغییر ضریب دبی جریان در سرریز کنگرهای پلان ذوزنقهای با هندسههای مختلف در شرایط بدون رسوب و تراز رسوبگذاری 90 درصد ارتفاع سرریز بهصورت آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل نتایج حاکی از آن است که تراز پایاب یک سوم ارتفاع سرریز تاثیری بر ضریب دبی جریان در سرریزهای مورد مطالعه نداشت اما با افزایش تراز بستر پایاب به دو سوم ارتفاع سرریز، به دلیل کاهش حجم توده هوای محبوس در زیر سفرههای ریزشی جریان و در نتیجه تغییر الگوی ریزشی جریان از حالت جهنده به چسبنده که افت هد جریان در بالادست این سرریزها را به دنبال دارد، ضریب دبی جریان در سرریزهای کنگرهای ذوزنقهای در شرایط بدون رسوب بین 3/3 تا 2/12 درصد و تراز رسوبگذاری 90 درصد ارتفاع در بالادست سرریز بین 1/2 تا 2/9 درصد نسبت به شرایط پایاب غیرمستغرق در دبی حداکثر افزایش مییابد. همچنین معادلهای، برای برآورد ضریب دبی جریان سرریزهای کنگرهای پلان ذوزنقهای در شرایط رسوبگذاری در بالادست و پایاب مستغرق ارائه گردید.
- چکیده انگلیسی: Labyrinth weirs are often a favorable design option to regulate upstream water elevations and increase flow capacity; nevertheless, it can be difficult for engineer to optimal design due to the complexities of nappe behavior, many geometric design and hydraulic variables. A level of sedimentation in upstream and submergence in downstream of the weirs are parameters, which affects on the performance of these structures. In this research the effect of different levels of tail water (one third and two third of weir height) and upstream sedimentation level (non-sedimentation and in sedimentation level of 90 percent of weir height) on the discharge coefficient of different geometers of trapezoidal labyrinth weirs for two conditions, that was investigated experimentally. The analysis of results indicated that increasing tail water depth to one third of weir height didn’t affect on the discharge coefficient of weirs. by increasing tail water depth to two third of weir height, air cavity volume under nappe decreased. Therefore, the flow pattern of the nappe changed from leaping to clinging condition and upstream head decreased. As a result, the labyrinth weirs discharge coefficient in non-sedimentation and sedimentation level of 90 percent of weir height increased about 3.3 to 12.2 and 2.1 to 9.2 in maximum discharge, respectively in comparison un-submergence tail water. The statistical equation for estimation of the discharge coefficient of trapezoidal labyrinth weirs for upstream sedimentation and submerged conditions was developed.
- انتشار مقاله: 22-04-1395
- نویسندگان: مهدی اسمعیلی ورکی,حنانه شفاعت طلب دهقانی,افشین اشرفزاده
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش آب در کشاورزی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: دیم,رقم ویلیامز,رقم هابیت
- چکیده: بهمنظور بررسی اثر آبیاری محدود بر افزایش عملکرد و بهرهوری آب سویا، آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با چهار تکرار در دو سال زراعی 1392 و 1393 در رشت اجرا شد. فاکتورها شامل آبیاری به عنوان عامل اصلی در سه سطح شامل: دو نوبت آبیاری (I2): آبیاری در زمان گلدهی و تشکیل غلاف،سه نوبت آبیاری (I3): آبیاری در زمان گلدهی، تشکیل غلاف و در زمان پر شدن دانهها و کشت دیم (I0) بهعنوان شاهد، وسه تیمار ژنوتیپ شامل ویلیامز (V1)، L17 (V2)و هابیت (V3)بهعنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. در طول مراحل حساس رشد گیاه طبق اعمال تیمارهای آبیاری با توجه به بارش باران و رسیدن رطوبت خاک به حد کافی در منطقه ریشه در سال زراعی 1392 فقط یک نوبت آبیاری (I1) صورت گرفت که ارقام ویلیامز و هابیت در مرحله غلاف و ژنوتیپ L17 در مرحله گلدهی بود، اما در سال زراعی 1393 با توجه به بارندگی کمتر تمامی تیمارهای آبیاری اعمال شدند. در زمان رسیدگی کامل، صفات مورد بررسی اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که آبیاری محدود در دو سال زراعی باعث افزایش عملکرد و اجزا عملکرد در ژنوتیپهای سویا شد. بیشترین عملکرد دانه در سال 1392 مربوط به تیمار I1V2و در 1393 مربوط به تیمار I3V2به ترتیب برابر 4616 و 4198 کیلوگرم در هکتار بود. در سال زراعی 1392 و 1393 ژنوتیپ L17 نسبت به دو ژنوتیپ دیگر دارای بیشترین میانگین عملکرد دانه بهترتیب با وزن 3932 و 3000 کیلوگرم بر هکتار بود و برای کشت در منطقه رشت مناسب تشخیص داده شد. در دو سال زراعی1392 و 1393 بالاترین بهرهوری آب آبیاری بهترتیب مربوط به تیمار I1V2 و I3V2 به میزان 72/1 و 97/0 کیلوگرم بر متر مکعب بود.
- چکیده انگلیسی: In order to study the effect of limited irrigation on increasing the yield and water productivity of soybean, a split plot experiment based on a randomized complete block design with four replications was conducted in two cropping seasons of 2013 and 2014, in Rasht. Three irrigation treatments including two irrigations (I2): irrigation at flowering and pod formation stages, three irrigations (I3): irrigation at flowering, pod formation and ripening stages, and rainfed (I0): as control treatment were allocated to the main plots and three soybean genotypes including Williams (V1), L17 (V2), and Habbit (V3) to subplots. During the critical growth stages of the plant, based on the irrigation treatment and considering the precipitation and available moisture in the root zone, only one irrigation was applied (I1) in 2013 while Williams and Habbit genotypes were, respectively, at pod formation and at flowering stage. But, in 2014 crop season, considering the lower precipitation, all irrigation treatments were conducted. Yield and yield components were measured at seed ripening time. The results showed that the limited irrigation in both years improved yield and yield components of all soybeans genotypes. The highest average grain yield in both crop seasons were obtained with I1V2 and I3V2 treatments, being 4616 and 4198 kg/ha, respectively. In both cropping seasons of 2013 and 2014, L17 genotype had the highest average grain yield compared with the other two genotypes, being 3932 and 3000 kg/ha, respectively, therefore, it can be recommended for planting in Rasht region. In 2013 and 2014 crop seasons, respectively, I1V2 and I3V2 treatments had the highest water productivity, corresponding to 1.72 and 0.97 kg/m3.
- انتشار مقاله: 25-11-1394
- نویسندگان: سید اکبر موسوی,محمدرضا خالدیان,افشین اشرفزاده,پریسا شاهینرخسار
- مشاهده
- جایگاه : پژوهشی
- مجله: پژوهش آب در کشاورزی
- نوع مقاله: Journal Article
- کلمات کلیدی: دیم,رقم ویلیامز,رقم هابیت
- چکیده: بهمنظور بررسی اثر آبیاری محدود بر افزایش عملکرد و بهرهوری آب سویا، آزمایشی بهصورت کرتهای خردشده در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با چهار تکرار در دو سال زراعی 1392 و 1393 در رشت اجرا شد. فاکتورها شامل آبیاری به عنوان عامل اصلی در سه سطح شامل: دو نوبت آبیاری (I2): آبیاری در زمان گلدهی و تشکیل غلاف،سه نوبت آبیاری (I3): آبیاری در زمان گلدهی، تشکیل غلاف و در زمان پر شدن دانهها و کشت دیم (I0) بهعنوان شاهد، وسه تیمار ژنوتیپ شامل ویلیامز (V1)، L17 (V2)و هابیت (V3)بهعنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. در طول مراحل حساس رشد گیاه طبق اعمال تیمارهای آبیاری با توجه به بارش باران و رسیدن رطوبت خاک به حد کافی در منطقه ریشه در سال زراعی 1392 فقط یک نوبت آبیاری (I1) صورت گرفت که ارقام ویلیامز و هابیت در مرحله غلاف و ژنوتیپ L17 در مرحله گلدهی بود، اما در سال زراعی 1393 با توجه به بارندگی کمتر تمامی تیمارهای آبیاری اعمال شدند. در زمان رسیدگی کامل، صفات مورد بررسی اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که آبیاری محدود در دو سال زراعی باعث افزایش عملکرد و اجزا عملکرد در ژنوتیپهای سویا شد. بیشترین عملکرد دانه در سال 1392 مربوط به تیمار I1V2و در 1393 مربوط به تیمار I3V2به ترتیب برابر 4616 و 4198 کیلوگرم در هکتار بود. در سال زراعی 1392 و 1393 ژنوتیپ L17 نسبت به دو ژنوتیپ دیگر دارای بیشترین میانگین عملکرد دانه بهترتیب با وزن 3932 و 3000 کیلوگرم بر هکتار بود و برای کشت در منطقه رشت مناسب تشخیص داده شد. در دو سال زراعی1392 و 1393 بالاترین بهرهوری آب آبیاری بهترتیب مربوط به تیمار I1V2 و I3V2 به میزان 72/1 و 97/0 کیلوگرم بر متر مکعب بود.
- چکیده انگلیسی: In order to study the effect of limited irrigation on increasing the yield and water productivity of soybean, a split plot experiment based on a randomized complete block design with four replications was conducted in two cropping seasons of 2013 and 2014, in Rasht. Three irrigation treatments including two irrigations (I2): irrigation at flowering and pod formation stages, three irrigations (I3): irrigation at flowering, pod formation and ripening stages, and rainfed (I0): as control treatment were allocated to the main plots and three soybean genotypes including Williams (V1), L17 (V2), and Habbit (V3) to subplots. During the critical growth stages of the plant, based on the irrigation treatment and considering the precipitation and available moisture in the root zone, only one irrigation was applied (I1) in 2013 while Williams and Habbit genotypes were, respectively, at pod formation and at flowering stage. But, in 2014 crop season, considering the lower precipitation, all irrigation treatments were conducted. Yield and yield components were measured at seed ripening time. The results showed that the limited irrigation in both years improved yield and yield components of all soybeans genotypes. The highest average grain yield in both crop seasons were obtained with I1V2 and I3V2 treatments, being 4616 and 4198 kg/ha, respectively. In both cropping seasons of 2013 and 2014, L17 genotype had the highest average grain yield compared with the other two genotypes, being 3932 and 3000 kg/ha, respectively, therefore, it can be recommended for planting in Rasht region. In 2013 and 2014 crop seasons, respectively, I1V2 and I3V2 treatments had the highest water productivity, corresponding to 1.72 and 0.97 kg/m3.
- انتشار مقاله: 25-11-1394
- نویسندگان: سید اکبر موسوی,محمدرضا خالدیان,افشین اشرفزاده,پریسا شاهینرخسار
- مشاهده