چکیده:
طی دو دهه اخیر، به قابلیتهای فنآوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) در کاهش نابرابری جنسیّتی شدیداً تأکید شده است. بهگونهای که به شکلگیری این فرضیه منجر شده که (حتی) تفاوتهای میان کشورها در سایر حوزههای مؤثر بر نابرابری جنسیّتی با استفاده مطلوب از این فناوری تا حدی جبرانپذیر است، اما طیف جدیدی از بررسیها با رد این فرضیه، ضمن تأیید نقش شایان توجه فاوا بر کاهش نابرابری جنسیّتی به اصلاح دیدگاه غالب در ارتباط با عوامل مؤثر بر شکاف جنسیّتی توجه کرده و بیشترین اثر را کماکان برای عوامل ساختاری (اجتماعی، فرهنگی و... ) قائل شدهاند؛ بهگونهای که حتی با بهرهگیری از فاوا نیز جبرانپذیر نیست. مطالعه حاضر با هدف توسعه و تکمیل این مطالعات با تأکید بر نابرابری جنسیّتی در بازار کار انجام شده است. بدین نحو که اثر نسبی فاوا در مقایسه با منتخبی از متغیرهای مؤثر دیگر بر مشارکت زنان در بازار کار، در قالب یک الگوی اقتصادسنجی پایه برای دو گروه از کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه (از جمله ایران)، برای دو دوره زمانی 9-1990 و 8-2000 و با استفاده از روش دادههای تلفیقی آزمون شده است. نتایج حکایت از آن دارد که بهرغم اثر معنادار فاوا بر کاهش نابرابری جنسیّتی در قالب افزایش سهم زنان در بازار کار، این اثر در هر دو گروه کشورها در مقایسه با اثر عوامل ساختاری در رتبه دوم قرار دارد. گویی فاوا بهعنوان یک مکمل در کنار سایر عوامل کاهش نابرابری جنسیّتی را تسهیل کرده است.
چکیده انگلیسی:
During the past two decades the Information and Communication Technology (lCT) capabilities in gender inequality reduction have been greatly emphasized in the manner that such capabilities led to a common sense hypothesis that ICT would be able to compensate some other determinant factors of women participation in society. But recent studies, however, despite confirming a significant impact of ICT on reducing gender inequality suggest that the structural factors have much more (or the greatest) impact on gender inequality than ICT. This paper is to assess the above proposition, while emphasizing woman participation in labor market. To do that we developed a basic econometric model and estimated it through Panel Data technique separately for 1990- 2008 as long run and 1990- 99 & 200008 as short run periods for selected groups of developed and developing countries (inclUding Iran). Although the results imply that ICT has had significant effect on increasing women share in labor market, yet the effect of structural factors (such as social & cultural ones) is more significant. It seems that ICT as a complementary factor (besides structural ones) could facilitate elimination of gender inequality.
خبرنامه
برای ثبت نام در خبرنامه و دریافت خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید.